دلسردی

/delsardi/

مترادف دلسردی: افسردگی، بی رغبتی، حرمان، سردی، ناامیدی، وازدگی، یاس

متضاد دلسردی: امیدواری

معنی انگلیسی:
despair, disappointment, discouragement, disillusionment

لغت نامه دهخدا

دلسردی. [ دِ س َ ] ( حامص مرکب ) حالت دل سرد. دل سرد بودن. یأس. نومیدی. ناامیدی. آریغ. || بی شوقی. بی رغبتی. افسردگی. رجوع به دلسرد شود.

فرهنگ فارسی

۱ - بی شوقی بی رغبتی افسردگی . ۲ - یاس نا امیدی .

فرهنگ عمید

۱. افسردگی.
۲. ناامیدی.

جدول کلمات

ناامیدی

مترادف ها

despondency (اسم)
غم، خفگی، تنگدلی، حزن، دلسردی، دل گرانی

discouragement (اسم)
فتور، یاس، دلسردی

despondence (اسم)
غم، تنگدلی، حزن، دلسردی، دل گرانی

فارسی به عربی

احباط

پیشنهاد کاربران

دلسردی غم و افسردگی هایی هستند که بدون اینکه بفهمی دورنت نفوذ می کنند و بهت میگن زندگی ارزش زندگی کردن رو نداره دوست عزیز به دلسردی ها گوش نده و همیشه انرژی مثبت داشته باش
افسردگی های ها بهت میگن زندگی ارزش زندگی کردن رو نداره و اگر به اون ها گوش بدی زندگیت نابود میشه دوست عزیز امیدوار باش و انرژی های منفی رو از خودت دور کن
ناامیدی
😁😁
اندوه غم
غم ، اندوه ، غصه ، نا امیدی
نا امیدی. غم. اندوه. تاسف
نا امیدی غم اندوه
{دل پر غم، غصه}
ناامیدی

بپرس